دلهء قهوه، بخشی از اشیاء هویتی مردم عرب ایران.
همواره لازمه در فرهنگ خودزيستن و به فرهنگ ديگري نگريستن شناخت بيش از پيش همديگر است؛ شناختي كه ما را با فرهنگ ديگري به اندازه يا حداقل نزديك فرهنگ خود برساند. در كشورمان كثرت فرهنگ هاي متفاوت با اشتراكات زيبايي را شاهديم كه متاسفانه در رابطه با برخي فرهنگ ها كمتر تمركز شده است. از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب همه در فرهنگ هاي خود و زير چتر فرهنگ ملي در حال زيستن هستند. حال براي آنكه اين همزيستي مستحكم تر و استوارتر باشد، نياز به شناخت همديگر از طريق مقالات، گزارش ها و پژوهش ها داريم.
مردم عرب ايران يكي از همين فرهنگ هاي ملي كشورمان هستند كه با آيين ها و رسومات مختلف در حال زيستن در كنار ديگر هموطنان خود هستند. مردم عرب خوزستان همچون ديگر مردم كشور فرهنگ خاص خود را دارند، آداب، رسوم، جشن و اعياد اين مردم قابل تامل است و همچون ديگر اقوام هموطن داراي لباس و اشياي هويتي هستند.
قهوه جوش عربي موسوم به «دله»
دله قهوه يكي از اشياي و ابزارهاي فرهنگي مردم عرب است كه در مراسم هاي رسمي چه در كشورهاي همسايه در مراسمات بين المللي و حتي در برگزاري هاي هيات دولت در خوزستان و بازديدشان از مردم عرب هموطن، همواره از اين وسيله در پذيرايي ها به عنوان نماد فرهنگي استفاده شده است. اين نماد را در كشورهاي همسايه و همچنين كشورمان در اهواز و آبادان به صورت نمادي در ابعاد بزرگ تر در ميدان شهر نصب شده مي بينيم كه حاكي از فرهنگ و هويت شهري است. انسان شناسي اشيا و ابزار هويتي شايد يكي از مهم ترين موضوعاتي است كه كمتر در آنها تعمق و تامل شده و كمتر موضوع گزارش و مقالات بوده است.
براي شناخت قهوه جوش عربي «دله قهوه» و آشنايي با شيوه استفاده از آن در مراسم ها، به يكي از بازارهاي اهواز رفته ايم تا گزارشي در اين باب تهيه كنيم. گفت وگويي با يكي از فروشندگان اين وسيله فرهنگي.
حكايت بازار قديمي عبدالحميد شنيدني است. بازاري كه همه اهل ادب را به ياد احمد محمود مي اندازد. محل بساط اين فروشنده در سوق عبدالحميد يا بازار عبدالحميد يكي از بازارهاي قديمي در اهواز است. در كنار اين بازار خانه دادرس را مي بينيد، بنايي بازمانده از دوره قاجاري است كه در سال ۱۳۸۲ به شماره ۹۷۶۴ در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده است.
برخي مراجعان از سر كنجكاوي و بنا به تعريف و تمجيد آشنايان به اين مكان مراجعه مي كنند. بازارچه اي با ده ها دستفروش كه به قول خودشان، در بساط شان همه چيز پيدا مي شود. از بخور و عودهاي عربي گرفته تا چفيه، دله قهوه عربي و … .
در اين بازار خانواده هايي را مي بينيد كه براي خريد آمده اند؛ پدرهايي كه دست دختر و پسر خود را گرفته اند و به بازار آورده اند تا در شلوغي همديگر را گم نكنند؛ مادرهايي كه خريدهاي خانه را انجام مي دهند.
كمي آن طرف تر در بساط زوج جواني، انواع ظروف قديمي كه اكثرا شكسته و لب پر هستند، جا خشك كرده اند. آن سوي بازارچه، كمي آن طرف تر نواي يك ترانه قديمي عربي كه از ضبط صوت كهنه ولي زيباي دست فروش به گوش مي رسد، در اين بين در اواسط بازار دست فروش ميان سالي را مي بيني با پوششي عربي كه كناري از خيابان را براي بساطش انتخاب كرده است. چفيه سياهي بر سرش مي بيني كه نشان از سيد بودن او دارد. چرا كه سادات در خوزستان چفيه هاي سياه و سبز بر سر مي زنند. دشداشه اي (لباس مردان عرب) خاكستري رنگ بر تن دارد به همراه صندل هاي مشكي. خنده رو و بشاش است و با مشتريانش با خنده برخورد مي كند.
ساعت تقريبا هفت عصر است، سرش زياد شلوغ نشده بود. چند نفر را مي بيني كه بالاي سر بساطش ايستاده اند و با ذوق طرح هاي دله ها (قهوه جوش) را به هم نشان مي دهند. دليلش هم تنوع دله ها بود. صبر مي كنيم تا سر فروشنده خلوت شود و با آن هم صحبت شويم. فروشنده تنها همين دله ها را مي فروشد و بساطش تنها فروش اين وسيله سنتي است. جلو مي روم و بعد از سلام و احوالپرسي از او در مورد ظرف هاي دله قهوه (قهوه جوش) و انواع آنها مي پرسم. همه دله هايي را كه براي فروش دارد را معرفي مي كند؛ منجمله دله هاي نقش دار طلايي رنگ و دله هاي نقره اي كه كمي از بقيه دله ها درشت تر بودند. در مورد قهوه و نحوه مصرفش در بين مردم اهواز مي پرسيم، مي گويد: در واقع مردم عرب براي نوشيدن قهوه مراسم و قوانين خاصي دارند و با اعتقاد و باورهايي كه دارند آن را انجام مي دهند، البته همين شيوه را نيز در بين كشورهاي همسايه عربي داريم. براي تهيه آن ابتدا قهوه را با وسيله اي دو شاخه به نام مهماس كه شبيه منقاش است در ظرفي ريخته و تفت مي دهند و آنگاه آن را در هاون آسياب كرده و براي مراسم آماده مي كنند، پس از آن در ظرفي بزرگ به نام «گم گم» يا «قم قم» كه در خوزستان قاف به گاف تلفظ مي شود، گم گم كه چيزي شبيه گلاب پاش هاي قديمي و از جنس ورشو (مفرغ) است، در آن آب ريخته و پس از جوش آمدن، قهوه آسياب شده را اضافه كرده و از هل هم براي خوش بو شدن آن استفاده مي كنند.
هنگامي كه قهوه آماده سرو باشد آن را در ظرف كوچك تري به نام «دله» كه شبيه همان «گم گم» است در بالابيشتر توضيح داديم ريخته و سپس اين مراسم آييني با زيركي و دانايي فرد توزيع كننده آن ادامه مي يابد. اين فرد دله را در دست چپ و فنجان مخصوص قهوه خوري (كه فنجاني بدون دسته است و فنيان خوانده مي شود) را در دست راست گرفته، از سمت راست مجلس شروع به سرو قهوه مي كنند. اگر در اين مجلس سيدي وجود داشته باشد، ابتدا از وي پذيرايي مي کنند و در غير اين صورت اين مراسم از شيخ يا ريش سفيد مجلس آغاز مي شود و از سمت راستش قهوه دادن ادامه داده مي شود. در مقابل شخصي كه فنجان را از ميزبان مي گيرد جزو آداب و رسوم است كه فنجان را با دست راستش دريافت كند. اگر فنجان را با دست چپ دريافت كند، نوعي بي احترامي به آداب و رسوم است. قهوه اي كه از دله در فنجان ريخته مي شود مقدارش بسيار كم، غليظ و تلخ است و بايد در انتهاي ريختن قهوه و قبل از دادن فنجان به ميهمان بايد يك مرتبه نوك دله را به لبه فنجان قهوه كوبيده تا صداي فنجان بلند شود و پس از آن قهوه را تعارف كند. ميهمان نيز پس از دريافت و نوشيدن قهوه، قبل از پس دادن فنجان خالي، بايد دستش را يك مرتبه تكان داده، اين تكان دادن به معناي آن است كه ديگر كافي است و قهوه نمي نوشم. سپس ميزبان سراغ نفر سمت راستي ميهمان مي رود و همين روند را تا انتها ادامه مي دهد. مردم عرب براي اين آداب و رسوم حساسيت به خرج مي دهند و آن را قابل احترام مي شمرند
به نقل از خوزنیوز.