دیروز به جای اینکه دوستم را سر قرارمان ببینم مجبور شدم در بیمارستان ملاقاتش کنم؛ در بیمارستان آپادانا اهواز، ترقوهاش شکسته بود و باید عمل میشد. وقتی داشت از کوچه باریک و تاریکشان عبور میکرد تا به خانه برسد یک آدم به ظاهر کاملا متشخص به او نزدیک میشود و کیفش را از دستش میکشد، خیلی راحت و بدون اینکه ابایی داشته باشد که قیافهاش دیده میشود یا نه!
نسترن میگوید: زورگیر وقتی دید مقاومتی در برابر او انجام ندادم سعی کرد پلیورم را هم از تن من در بياورد و ببرد، من خواستم مقاومت کنم که هلم داد و زمین خوردم و ترقوهام شکست. برایم خیلی جالب است که پلیور بیقواره من به چه درد این آقا میخورد که حاضر شد چنین کاری بکند؟!
جالب این جاست که نسترن هیچ تماسی با پلیس نگرفته و اطلاعی نداده است. میگوید: میترسم بعدا که این آقای دزد را پیدا کردند و از او شکایت کردم برایم دردسر درست کند. حوصله این دردسرها را ندارم و میخواهم آن صحنه را فراموش کنم.
دیدن حال و روز نسترن موجب شد تا از دیگران هم در مورد این زورگیریها پرس و جو کنم.
میثم پسر جوانی است که در منطقه “شهرک دانشگاه” اهواز زندگی میکند. میگوید: یک روز که درب منزلمان با تلفن همراهم صحبت میکردم، یک موتورسوار به من نزدیک شد و یک آدرس پرسید و من هم گفتم نمیدانم که دیدم به یکباره یکی از موتورسواران پیاده شد و به سمتم حمله کرد تا گوشی را بگیرد. در حالی که از ظاهر گوشی من پیداست که ۱۰ هزار تومان هم نمیارزد! من هم مقاومت کردم و با فریاد به حیاط پریدم، او هم دنبال من با چاقو وارد حیاط شد! ولی با دیدن دیگر اعضای خانواده فرار کرد.
میثم هم این موضوع را به پلیس گزارش نکرده است و دلیلش هم این بوده که ظاهر موتورسواران را ندیده و آنها هم چیزی ندزدیدهاند و حس کرده که نیازی نیست به پلیس گفته شود!
خانم تقریبا ۴۰ سالهای هم در بانک تعریف میکرد که: یک روز برای گرفتن حقوق ۵۰۰ هزار تومانیام به یکی از بانکهای مرکز شهر رفته بودم که وقتی از بانک خارج شدم در یکی از کوچههای اطراف بانک یک موتورسوار حمله کرد و خواست کیفم را بگیرد. من به آن پول واقعا نیاز داشتم و مقاومت کردم و او هم چندین ضربه چاقو به شانهام وارد کرد که دیگر نتوانستم مقاومت کنم و کیفم را برد و خودم هم آسیب دیدم.
در این مورد مردمی که اطراف اين خانم جمع شده بودند به او کمک کرده و به پلیس اطلاع دادهاند.
اینها تنها نمونهای از افرادی هستند که مورد حمله زورگیران قرار گرفتهاند. عده زیادی از مردم قربانی این افراد شدهاند كه برخی ماجرا را به پلیس گزارش کرده و عدهای هم از ترس یا هر دليل دیگری به پلیس مراجعه نکردهاند ولي ماجرا همچنان ادامه دارد.
زورگیران به راحتي در شهر میچرخند و در لحظه تصمیم میگیرند و به شخص یا گروهی حمله ميکنند. بدون مکث کارشان را انجام میدهند و عده دیگری را به خاک سیاه مینشانند.
این روزها ديگر برای زورگیران مهم نیست که صورتشان را کسی نبیند، برایشان مهم نیست اگر دستگیر شوند چه اتفاقی میافتد، خیلی چیزهای دیگر هم براي آنها مهم نیست؛ تنهاانگار اندك پول کیفهای دستی افرادی که از کنارشان عبور میکنند، براي آنها اهمیت دارد.
زورگیری در واقع نوعی تهاجم عملی و آشکار به نظم اجتماعی است. تفاوت زورگیری با سرقت این است که سرقت در خفا انجام ميشود ولی زورگیری در میدان عمل و آشکار و با خشونت همراه است.
جالب است که بدانید زورگیری نیز برای خودش ارکانی دارد! حلقه اجرایی زورگیری از چندین نفر تشکیل شده است. یك “زاغزن” كه در مقابل بانكها، طلافروشیها و یا كوچهها و خیابانهای خلوت افراد را شناسایی كرده و با تلفن همراه به همكاران خود اطلاع میدهد. بعد نوبت “خفتگیر” است كه معمولا یك یا دو نفر از اعضای تیم اين وظيفه را انجام ميدهند و همه او را به این نام میشناسند؛ خفتگيرها به سمت طعمه میآیند و با سلاح سرد یا موارد دیگر او را تحت فشار قرار میدهند.
“قاپزن” نیز عضو دیگری است كه وظیفه قاپیدن را دارد و هنگام خفتگیری خود را به صحنه رسانیده و دار و ندار فرد را غارت میكند.
در كنار هر گروه زورگیری، یك موتورسوار حاضر است كه در اصطلاح زورگیری به او “در رو” میگویند یعنی عامل فرار. در رو با موتور در صحنه حاضر شده و همدست خود را همراه با پول و طلا از صحنه فراری میدهد.
عضو مرحله بعدي “سیاهباز” است؛ معمولا در اینگونه جرايم دو یا چهار نفر به عنوان سیاهباز به كنار طعمه میآیند و با نقش بازی كردن در قالب دلسوزی در ظاهر به فرد كمك میكنند و با داد و فریاد درخواست پلیس مینمایند اما در واقع به فرار همدستان خود كمك كرده و اجازه فعالیت به قربانی نمیدهند.
برای زورگیران، جنسیت قربانی چندان مهم نیست اما در حال حاضر زنان بیشترین آمار قربانیان زورگيري را به خود اختصاص دادهاند و متاسفانه مقاومت قربانیان در پارهای از موارد به جراحات سنگین و حتی مرگ آنان منجر میشود.
زورگیران انگار هر روز زورگیرتر میشوند و برای خودشان دار و دسته تشکیل میدهند.
سرهنگ سيد رحمان موسوی، معاون اجتماعي نيروي انتظامي خوزستان، درباره این زورگیریها گفت: در حال حاضر میزان وقوع جرمهای خشن نسبت به دو سال گذشته به حداقل رسیده است و نمیتوان گفت که زورگیریها افزایش یافته است. در این مدت نظارتها بسیار افزایش یافته و بسیار سریع با این افراد برخورد میشود.
وی افزود: در ماه گذشته ۲۴ باند سرقت در استان خوزستان دستگیر شدند که نشان میدهد تعداد دستگیریها و برخورد با این افراد افزایش داشته است.
موسوی تصریح کرد: طبق آمارها، بیشترین زورگیری در کوچههای خلوت و کم تردد و تاریک اتفاق افتاده است و در خوزستان نیز، در اهواز میزان زورگیری بیشتری مشاهده شده است. بیشتر این زورگيرها چاقو به همراه دارند و عدهای نیز ممکن است قمه؛ پنجهبوکس یا اشیای دیگری داشته باشند.
معاون اجتماعي نيروي انتظامي خوزستان گفت: بیشتر زورگيرها، در سنین ۱۸ تا ۲۴ سال قرار دارند و بیشتر قربانیان نیز زنان و دختران جوان هستند. زنان به دليل قدرا جسمي كمتر، نمیتوانند در برابر سارقان دفاع زیادی از خود بکنند بنابراین زورگیران طعمههاي خود را از بین زنان و دختران انتخاب میکنند.
وی ادامه داد: طبق بررسیها و مصاحبهای که با این زورگیران انجام شده، بیشتر این افراد مواد مخدر مصرف میکردهاند كه اغلب نيز از شیشه استفاده ميكنند و برای فراهم کردن مواد مورد نیاز خود دست به زورگيري زذهاند.
موسوی گفت: شیشه ماده مخدر روانگردانی است که قدرت تحليل مغز را از بین میبرد و این افراد پس از مصرف آن بر رفتار خود کنترلی نداشته و به هر کاری دست میزنند. به همین دلیل بسیاری از این زورگیران بدون برنامهریزی به اشخاص حمله کرده و حتی صورت خود را هم نمیپوشانند و پس از از بین رفتن اثر شیشه، متوجه کار خود میشوند.
سیدکریم حسینی، معاون سیاسی اجتماعی استانداری خوزستان، نیز ذر اين باره اظهار كرد: وضعیت خانوادگی و نوع تربیت خانوادهها در ایجاد چنین جرايمی دخیل است. در شرايطي كه خانواده از نظر فرهنگی و اعتقادی و مسايل دیگر ضعیف باشد و والدین نیز بر فرزند نظارت کافی نداشته باشند، احتمال بزهکار شدن فرد افزایش مییابد.
وی افزود: نحوه برخورد قوه قضاییه با این مجرمان نیز در تکرار آن موثر است. هرچه تنبیه شدیدتر باشد به عنوان یک عامل بازدارنده میتواند از وقوع جرايم بعدی جلوگیری کند كه اگر این قوانین از سوي قوه قضاییه در سطح همه شهرستانهای کوچک و بزرگ كشور اجرا شود، تاثیر بیشتری خواهد داشت.
حسینی تصریح کرد: اینکه میگویند مناطق حاشیه شهر در پرورش بزهکاران دخیل است، اشتباه است. افراد از نقاط دیگر شهر سعی میکنند برای انجام جرايم خود به حاشیه شهر بروند و از خلوت و دنج بودن آن مناطق برای کار خود استفاده کنند.
وی ادامه داد: البته انتخاب مکان انجام جرم نیز یکی از شگردهای این افراد است و شگرد هر گروه با گروه دیگر متفاوت است. عدهای ترجیح میدهند درون شهر و در مرکز شهر کار خود را انجام دهند، هر چند چنين جرايمي بیشتر در حواشی شهر مشاهده میشود.
معاون سیاسی اجتماعی استانداری خوزستان گفت: بیشتر این افراد سن کمی دارند و در سن پايين قدرت تشخیص مسايل کم است و احساسات بر عقل و فکر فرد غلبه دارد. این افراد به دلیل ناپختگی به این جرايم دست ميزنند و با تصمیمهای نادرست، یک جرم به وقوع میپیوندد.
حسینی عنوان کرد: برای حل اين مشکل باید همه دست به دست هم دهند. خانوادهها نقش مهمی در این زمینه دارند و با کنترل جوان در سنین حساس میتوانند از وقوع بسیاری از جرمها جلوگیری کنند. انتخاب دوست نیز در این زمینه نقش مهمی دارد و خانوادهها باید در انتخاب دوست فرزندان خود کمک کنند.
زورگیری یک پدیده اجتماعی است که عوامل زیادی در آن دخیل است. امروزه قبحی که نسبت به این عمل وجود داشت از بین رفته و افراد زورگیر بدون هیچ گونه اقدامی برای پوشاندن چهره خود دست به این کار میزنند.
در این زمینه نمیتوان تنها یک نهاد یا ارگان را مقصر دانست بلکه مردم نیز در این موضوع دخیل هستند.
با همه این احوال، باید برای نجات جامعه از این اعمال کاری کرد و مسوولان مربوطه ریشه زورگیریها را کشف کنند. تا زمانی که عامل این بزهکاریها در جامعه پابرجا است باید انتظار داشت که جرم هم ادامه داشته باشد، حتی اگر مجازات تكتك مجرمان زورگيري، اعدام باشد.