آغاز سخن

به نام آغازگر هستی

هر
چه گشتم تا واژه ای را بیابم که آنرا دستاویز آغاز سخن خویش با شما عزیزان نمایم ،
آنچه را که لایق گفتگوی با شما باشد نیافتم.پس به همان سلام اکتفاء کرده و سلام ،
این کوتاهترین و پر معناترین نامهء مهر و دوستی را به شما همشهریان خوبم تقدیم
داشته و امیدوارم که همین یک واژه را به عنوان آغازگر کلام و شروع یک راه دشوار از
من پذیرا باشید.گفتم راه دشوار؟چرا دشوار؟ببینید دوستان خوبم ، سخن از یک فرد و یا
یک گروه نیست، صحبت من و تو نیست، صحبت امروز و دیروز هم نیست، صحبت روزهای پیشین
است که باید پیشترها گفته می شد اما نشد ، صحبتی که اگر همان زمان و در وقت خودش می
گفتیم دیگر امروز ضرورتی به طرح آن نبود و شاید اگر در وقت خودش گفته میشد دیگر
اصلا” این همه مشکل گریبانگیر این شهر درد کشیده نبود.شاید حرفهای ما حرف فرداها
باشد که امروز می گوییم ، تا فردای شهرمان مانند امروزش نباشد……….حرف ما حرف
یک فرهنگ است ، حرف یک تاریخ است ، نه تاریخی ۱۰۰ ساله بلکه تاریخی به بلندای ۷۰۰۰
سال پیشینهء تابناک. گاهی شاد و سر زنده و گاهی……. اما همیشه سربلند و پیروز و
پر افتخار.

از
اسناد افتخار ما شهدای ما هستند ، شهدایی که در اوج افتخار و با بذل عزیزترین گوهر
هستی خویش،جانشان را فدای ایران زمین و حاکمیت اسلامی آن نموده اند و صد البته
همیشه عاشقانه آبادان خویش را دوست می داشته اند. با تکیه بر لطف خداوند و
قول حمایت دوستان بخش با لاله های شهر را در این پایگاه اینترنتی قرار دادم تا شاید
بتوانم گوشه ای از دین خویش را به خروارها همت آن شهداء اداء نمایم.

دیگر سند افتخارما شهرت جهانی شهرما ، آبادان است.آبادان را هنوز در
بسیاری از ممالک جهان به عنوان شاخص و معرف کشور ایران می دانند و هنوز در بسیاری
از نقشه های جغرافی اروپایی،آبادان را با»دائره ای بزرگ«در نقشهء ایران زمین
نشان می دهند و ما در صورت برنامه ریزی صحیح و با تکیه بر همین شهرت عالمگیر می
توانیم دوباره آبادان خویش را زنده کنیم و آنرا از برای همیشه زنده
نگهداریم.

فرهنگ و اصطلاحات بومی و گویش زیبای جنوبی آبادان نه به عنوان یک زبان و یا
یک فرهنگ مستقل،اما  همیشه به مصابهء یک خرده فرهنگ و یک لهجهء متفاوت،گوشها را به
خود متوجه ساخته است،اما متاسفانه این گویش امروز چنان در مابین دیگر شهرها و
استانهای کشورمان به بیراهه رفته که شنیدن آن باعث ناراحتی و جریحه دار گردیدن غرور
جوانان با غیرت آبادان میگردد ، تا آنجاکه در شهرهای دورتر از استان خوزستان
، این لهجه را »زبان خلافی« میگویند و چنین می اندیشند که فقط افراد بزهکار و
نابهنجار جامعه با این لهجه سخن می گویند که البته در این مورد نباید آنها راسرزنش
کرد،آنکه باید سرزنش گردد بیشتر رسانه های گروهی این مملکت هستند که با تکیه بر
سرمایهء ملی حاصل از نفت خوزستان و پالایشگاه آبادان تیشه برداشته و به
ریشهء حیثیت نه یک شهر بلکه یک فرهنگ می زنند،با آبروی ما بازی میکنند و البته
بینندگان عزیز و محترم را هم میخندانند.و مقصر دیگر آن هم خود ماییم !!!بله ما یعنی
من،تو و او.اگر من و تو و او از ابتدا به ریشخند گرفته شدن گویش محلیمان از سوی
کسانی که هرگز آبادان را ندیده اند و آبادانی را نمی شناسند،نمی
خندیدیم،برای بازیگرانی که ما را به سخره گرفتند هورا نمی کشیدیم،امروز هموطنان
خوبمان در سایر شهرها همهء ما را »غلو« خطاب نمی کردند.

در
این پایگاه اینترنتی،سعی گردیده تا اصطلاحات بومی آبادان را یک بار دیگر
مرور کنیم ، اما حق بدهید که با توجه به نبود یک فرهنگ جامع و مدون بسیار سخت بوده
که بتوانم همهء این واژه ها که دیگر حتی بزرگترها نیز به یاد ندارندشان را،بیابم.که
در این راه نیز مانند سایر قسمتها چشم امیدم به یاری شما همشهریان داخل و یا خارج
از آبادان است،هرگاه واژه و یا اصطلاحی را یافتید که»مال« خودمان بود،به من اطلاع
دهید تا به امید خدا آنرا در قسمت واژگان بومی قرار دهم.

از
چهره ها نگفتم.چهره هایی که همیشه باعث افتخار و مباهات آبادان و آبادانیان
هستند،چه آنان که نقاب خاک بر رخ کشیده اند که خداوند غریق رحمتشان سازد و چه آنان
که هنوز در بین ما هستند و اصلا” قدرشان را نمی دانیم و بی صبرانه انتظار میکشیم تا
به مقام »خدا بیامرز« نائل آیند و بعد به سراغشان برویم و بنویسیم و بگوییم و حسرت
بخوریم که:»عجب گوهر گرانبهایی را از دست دادیم«و حیف شد که…….

قصد به درازا کشاندن سخن را ندارم ولی می خواهم بگویم آمده ام تا سخن بگویم،بگویم
آنچه را که دیگران باید می گفتند ، اما نگفتند و اگر هم گفتند یک دست هیچگاه صدا
نداشته است.نیامده ام برای شما بگویم ،چرا که خود محتاج شنیدنم، نیامده ام که از
شما بگویم ، چرا که شما از من گویاترید ، آمده ام تا با شما بگویم ، چرا که از
شمایم ، آمده ام تا با هم بگوییم قصهء درد را ، با هم بسراییم مثنوی زخم را ، با هم
سر بدهیم حماسهء یاران را………….

چشم انتظار یاری سبزتان هستم….